دل سپردنمون به هم دل سپردنمون به هم ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره
گل امید زندگيمون گل امید زندگيمون ، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه سن داره

دو فرشته کوچولو

ماه آخر انتظار

  بالاخره ماه نهم که اونهمه انتظارش رو میکشیدم رسید .. .هورااااااا نازدونه مامان من اومدم اما این بار با دست پر و کلی حرف...  اول بگم که دیروز دیدمت و میدونم که حالت خوب هست برای همین حالت رو نپرسیدم، اخه تو بعد دو روز کار کردن توی خونه و خیابون گردی برای خرید عیدی عمه ها حسابی خسته شده بودی و دو روز تمام تکون نخوردی حتی یه سکسکه هم نکردی مامانی خیالش راحت بشه برای همین خیلی اورژانسی با عمه رفتیم سونوگرافی و بیمارستان برای چکاپ وضعیتت.فقط توی سونوگرافی که منتظر بودیم دوتا تکون کوچولو خوردی و دلم یکم اروم شد و بعد اینکه دکتر گفت حالت خوبه و همه چیز نرمال هست و رفتیم بیمارستان هم یه نوار قلب ازت گرفتن دیگه کاملا خ...
11 اسفند 1393

به لمس دستانت نزدیک تر شدم...

سلام قند عسل مامان. خوبی نازنینم؟  الهی مادر به فدای تو بشه عزیزکم دعای همیشگی ام برات خوبی و سلامتی و خوشبختی توی زندگی و عاقبت به خیری ات هست. شیرین من بگم برات از اسفند ماه از روزهایی گه گذشته و روزهایی که بی صبرانه منتظر گذشتنشون هستم. امروز دقیقا سی و سه هفته و چهار روز هست که کنج دلم خونه کردی و بی قراری و بی تابی مادرانه رو برام به ارمغان آوردی.بی قراری که هم شیرین هست و هم دیوانه کننده.فقط خدا خودش میتونه آرامش بده به وجود یک مادر و من این صبر و آرامش رو ازش خواستم و میخوام همیشه.دگ واقعا واقعا چیزی نمونده که بتونم لمست کنم عزیزم...  هستی مامان این روزها مشغول خونه تکونی عید و مخصوصا تدارک کاره...
4 اسفند 1393
1